اینم چند رمز متنوع برای حفظ جدول تناوبی
البته اینم بگم که من اگه جای شما بودم میرفتم خود عنصر ها رو به ترتیب حفظ میکردم بجای اینکه اون سرواژه ها و رمز ها رو حفظ کنم.
برای دیدن رموز و راه حل های سری به ادامه مطلب مراجعه فرمایید!!
اینم چند رمز متنوع برای حفظ جدول تناوبی
البته اینم بگم که من اگه جای شما بودم میرفتم خود عنصر ها رو به ترتیب حفظ میکردم بجای اینکه اون سرواژه ها و رمز ها رو حفظ کنم.
برای دیدن رموز و راه حل های سری به ادامه مطلب مراجعه فرمایید!!
با توجه به این که در ایام سوگواری شهادت بنیانگذار شیعه جعفری حضرت امام صادق علیه السلام هستیم میخوام یک حکایت پزشکی-فلسفی درباره امام صادق علیه السلام بزارم. امیدوارم مفید واقع بشه:
امام صادق(ع) پرسشهای زیر را از طبیب هندی پرسیدند:
چرا جمجمة سر چند قطعه است؟
چرا موی سر بالای آن است؟
چرا پیشانی مو ندارد؟
چرا در پیشانی، خطوط و چین وجود دارد؟
چرا ابرو بالای چشم است؟
چرا دو چشم، مانند بادام است؟
چرا بینی میان چشمهاست؟
چرا سوراخ بینی در زیر آن است؟
چرا لب و سبیل بالای دهان است؟
چرا مردان ریش دارند؟
چرا دندان پیشین، تیزتر و دندان آسیاب، پهن و دندان بادام شکن، بلند است؟
چرا کف دستها مو ندارد؟
چرا ناخن و مو جان ندارند؟
چرا قلب مانند صنوبر است؟
چرا شُش دو تکّه است و در جای خود حرکت میکند؟
چرا کبد (جگر) خمیده است؟
چرا دو زانو به طرف پشت خم و تا میگردند؟
چرا گامهای پا میان تهی است؟
طبیب هندی در پاسخ به تمامی پرسشهای بالا گفت: نمیدانم.
امام فرمود: من علّت اینها را میدانم. طبیب گفت: بیان کن.
امام فرمود:
✅ جمجمه به دلیل اینکه میان تهی است، از چند قطعه، آفریده شده است و اگر قطعه قطعه نبود، ویران میشد، بنابراین چون چند قطعه است، دیرتر میشکند.
برای دیدن بقیه مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید
دانشمندان از سال ۱۹۹۵ میلادی که وجود سیارههای زمینسان که به دور ستارهای خورشید مانند میچرخند، تایید شد، موفق به کشف بیش از ۲۰۰۰ عدد از این سیارات شدهاند. بیش از نیمی از این سیارات توسط فضاپیمای کپلر ناسا کشف شدهاند. این فضاپیما در سال ۲۰۰۹ میلادی برای تعیین تعداد سیارههای زمینسان در کهکشان راه شیری، ماموریت خود را آغاز کرده است.
مشاهدات کپلر نشان میدهند که سیاراتی مانند زمین در نقاط دورافتادهای از کهکشان راه شیری قرار دارند که توانایی میزبانی از جاندارانی که مانند انسانها زندگی میکنند، را دارا هستند.
برای آن که سیارهای مانند زمین باشد، باید نسبتا کوچک بوده، از جنس صخره باشد و در فاصلهای قابل سکونت به دور ستارهی خود بچرخد، در واقع این تعریف به این معنا است که آب در سطح آن میتواند در فاز مایع نیز وجود داشته باشد. در آینده و پس از رشد فناوری تلسکوپها انتظار میرود پارامترهای دیگری مانند وضعیت جو سیاره و فعالیت ستارهی آن نیز مورد بررسی قرار بگیرند.
در حالی که کشف نسخهی دوم زمین در حال حاضر یک تخیل است اما در ادامه به بررسی ۶ سیاره خواهیم پرداخت که ناسا آنها را بهترین نامزدها برای کسب عنوان زمین دوم میداند.
این سیارهی زمین مانند که تنها ۲۲ سال نوری از زمین فاصله دارد، دارای وزنی ۴ برابر وزن زمین است و محققان از جنس دقیق آن اطلاع دقیقی ندارند. Gilese 667Cc در طی ۲۲ روز حرکت خود به دور ستارهاش را به اتمام میرساند اما چون این ستاره بسیار خنکتر از خورشید است، دانشمندان معتقدند Gilese 667Cc در فاصلهی قابل سکونت از ستارهی خود قرار دارد.
با این همه، Gilese 667Cc که توسط رصدخانهی اروپای شرقی در شیلی کشف شده است، به قدری به ستارهی خود نزدیک است که احتمال دارد مورد اصابت زبانهی شعلههای آن قرار بگیرد.
این سیاره در فاصلهی ۶۰۰ سال نوری از زمین قرار دارد و اولین کشف کپلری است که در فاصلهی قابل سکونت از ستارهی خود قرار گرفته است. Kepler-b22 اندازهای در حدود ۲.۴ برابر زمین داشته و در طی ۲۹۰ روز یک دور کامل به دور ستارهی خود میچرخد. در حال حاضر محققان مطمئن نیستند که این سیاره چه جنسی دارد.
این سیاره در فاصلهی ۲۷۰۰ سال نوری از زمین قرار دارد و به دلیل بزرگی ۷۰ درصدی آن نسبت به کرهی خاکی ما، دانشمندان از جنس آن اطلاع دقیقی ندارند.
Kepler-69c در مدت ۲۴۲ روز به دور ستارهی خود میچرخد و از این حیث قابل مقایسه با زحل در منظومهی شمسی است. البته چون ستارهی آن روشنایی معادل ۸۰ درصد خورشید را دارد Kepler-69c را میتوان فاصلهی آن از ستارهاش را فاصلهای قابل سکونت دانست.
این سیاره ۴۰ درصد از زمین ما بزرگتر است و به دور ستارهای بسیار خنکتر از خورشید میچرخد. مدت ۲۶۷ روزی چرخش کامل Kepler-f62 فرصت مناسبی برای این سیاره فراهم کرده است تا در فاصلهی قابل سکونت از ستارهی خود قرار بگیرد.
این سیاره در فاصلهی ۱۲۰۰ سال نوری از زمین قرار گرفته است.
این سیاره در فاصلهی ۵۰۰ سال نوری از زمین قرار دارد.
این سیاره که کشف آن ماه گذشته اعلام شد، به گفتهی مدیران ناسا بیشترین شباهت را به زمین دارد. ستارهی آن بسیار شبیه به خورشید است و این سیاره در فاصلهی قابل سکونت از ستارهی خود واقع شده است. بنابر گفتهی محققان Kepler-452b با ابعاد ۱.۶ برابری نسبت به زمین، بیشترین شانس را برای صخرهای بودن دارد.
این سیاره در فاصلهی ۱۴۰۰ سال نوری از زمین واقع شده است.
برخلاف نام آن، ۷۰ درصد سطح سیارهی ما را آب پوشانده است. زمین به دور ستارهای میانسال میچرخد که ۴.۵ میلیارد سال سن دارد و انتظار میرود برای میلیاردها سال دیگر نیز انرژی مورد نیاز آن را تامین کند.
منبع:زومیت
اگرچه کبرای آسیایی سمیترین گونهی مار در جهان نیست اما مرگبارترین گونهی مار برای انسان به حساب میآید. کبرای هندی (ناجا ناجا) یکی از چهار گونهی کشندهی مار است که در اسطورههای هندوستان احترام زیادی برای آن قائل هستند. هر ساله بیشتر از پنجاه هزار نفر از نیش این مار خوش خط و خال از بین میروند.
این ماهی ژلهای زیبا که به نام زنبور دریایی نیز شناخته میشود، به ازای هر ۴.۵ متر طول تا ۶۰ شاخک دارد که هر شاخک به پنج هزار سلول گزنده مجهز شده که برای کشتن ۶۰ انسان کافی است.
بسیاری از شناگرها در سواحل استرالیا گرفتار شاخکهای دردناک این حیوان میشوند.
کوسه بزرگ سفید یا مرگ سفید در آبهای ساحلی تمام اقیانوسهای جهان زندگی میکند. طول این جانورها تا ۶٬۴ متر و وزنش به ۳٫۱۰۰ کیلوگرم میرسد، در پانزده سالگی بالغ میشود تا بیش از سی سال میتواند زندگی کند. کوسه سفید به عنوان بزرگترین ماهی شکارچی شناخته شده است و یکی از اصلیترین شکارچیان پستانداران دریایی است. همچنین این جانور در بالاترین مکان در زنجیره غذایی دریایی و بالاتر از انواع ماهیها و فُکها و پرندگان دریایی قرار میگیرد. کوسهی بزرگ سفید از کیلومترها فاصله بوی خون در آب را حس کرده و به سمت آن میرود، مرگ سفید از هر سه هزار دندان خود برای دریدن هر جنبندهای استفاده میکند.
قدرتمند و غول پیکر، سریع و بی محابا، به این جانور با ابهت از دیرباز تا کنون در فرهنگ و ادبیات ملل گوناگون جهان توجه شده است. نگارههای غار در لاسکو فرانسه نخستین نقاشیهای یافت شده از شیر در جهانند که به ۱۷٫٬۰۰۰ سال پیش باز میگردند. شیر به خاطر بدن بزرگ و هیبت و چالاکیش در هنگام شکار لقب «سلطان جنگل» را به خود گرفته و به عنوان نمادی از پادشاهی و قدرت در طبیعت مطرح میشود. تصویر شیر از دیرباز در فرهنگ ایرانی نمایندهی شاهنشاهی بوده و اشاره به آن در طول تاریخ از سنگنگارههای تخت جمشید تا پرچم ایران و خاندان شاهنشاهی پهلوی دیده میشود. این جانور نیرومند دومین عضو بزرگجثهی سردهی خود پس از ببر است. اگرچه بیشتر در مناطق ساوانایی آفریقا زندگی میکند و تنها تعداد کمی از آن در جنگل گیر در هندوستان یافت میشوند. با آنکه در گذشته شیرها در آفریقا، خاورمیانه، و جنوب آسیا (از جمله ایران) به فراوانی یافت میشدند، امروزه تعداد محدودی از آنها در آفریقا و آسیا باقی ماندهاند که جمعیتشان به سوی کمتر شدن پیش میرود.
شیرها ساختار اجتماعی مشخصی دارند که بر پایهی تشکیل گروهی به سرپرستی یک تا سه نر و تعدادی ماده به همراه تولههایشان است. آنها به صورت گروهی به شکار میروند و شکارکردن بیشتر بر دوش شیرهای ماده است. با آنکه شیرهای نر شکار نمیکنند اما وظیفهی محافظت از گروه و قلمرو را بر دوش دارند؛ ناحیهای که میتواند تا ۲۶۰ کیلومتر مربع را پوشش دهد. اگر شیر آفریقایی به حیوانی حمله کند احتمال زنده ماندن آن بسیار ضعیف خواهد بود. این گربهی بزرگ از بهترین و کاملترین شکارچیان دنیا است.
کروکودیل یکی از بازماندگان دوران دایناسورها است و هنوز درندگی آن زمان را حفظ کرده است. این خزنده در آبهای کم عمق به انتظار میماند تا حیوانی برای گذر یا نوشیدن به آن آبها بیاید و سپس در یک چشم به هم زدن طعمه را به درون آب کشیده و با آروارههای قدرتمندش تکهتکه میکند. انواع مختلفی از کروکودیل در آمریکا، آسیا، آفریقا و استرالیا زندگی میکنند که گونهای از آنها نیز در مناطق جنوب شرقی ایران یافت میشود.
کروکودیل رود نیل در حال شکار
قدرت آروارهی یک کروکودیل بالغ تا ۲۲ هزار نیوتن میرسد، این درندهی غول پیکر تا ۶ متر طول و بیش از یک تُن وزن میتواند داشته باشد. با وجود پاهای کوتاه و وزن زیاد این حیوان در مسیرهای کوتاه میتواند بسیار سریع حرکت کند. سرعت ۱۷ کیلومتر در ساعت برای کروکودیل آب شیرین استرالیایی ثبت شده است. هنگامی که سه گونه از کروکودیلها در استرالیا را به مکانی ۴۰۰ کیلومتر دورتر از محل زندگی خود انتقال دادند آنها پس از سه هفته به محل اصلی زندگی خود بازگشتند.
فیلها سنگینترین جانوران خشکی هستند.آنها ۳.۶ تا ۵.۵ متر طول و ۳.۲ متر ارتفاع دارد و معمولاً وزن آنها ۴ تا ۶ تُن است. دو گونه فیل وجود دارد؛ یکی فیل آفریقایی که در آفریقا مخصوصاً کنگو و کنیا زندگی میکند و دیگری هم فیل آسیایی که در هند، برمه، مالایا، سیلان و سوماترا به سر میبرند. فیل آسیایی دارای پیشانی متورم و عاج سبکتر وگوشهای کوچکتر است. به علاوه قد فیل هندی کوتاهتر است و عاجهای فیل هندی خیلی کوچکتر است. از تفاوتهای دیگر این دو آن است که فیلهای آفریقایی چهار یا پنج سم در جلو و سه سم در عقب دارند که در فیل آسیایی سمها به ترتیب چهار و پنج عدد است. فیلها احتیاجی به دفاع از سرزمینی که در آن زندگی میکنند ندارند، چون به نظر میرسد همسایگانشان را میشناسند و با آنها روابط دوستانه دارند. آنها قدرت بینایی ضعیفی دارند ولی حس شنوایی و بویایی آنها بسیار خوب است. اگر یکی از فیلها احساس خطر کند، همهی گله گوش به زنگ میشود. پوست پرچین و چروک فیل به اندازهای حساس است که جانور میتواند نشستن یک مگس روی تنش را احساس کند.
فیل تنها پستانداری است که قادر به پریدن نیست، مغز فیل یک عضو بسیار توسعه یافته است و اندازهاش تقریبا سه تا چهار برابر مغز یک انسان است. فیلها هیج گونه دشمن طبیعی ندارند اما دیده شده که شیرها گاهی به فیلهای جوان و ضعیف حمله کردهاند. دشمن اصلی فیلها انسانها هستند. انسانها فیل ها را هم به خاطر عاج و هم به خاطر تصاحب زیستگاه طبیعی آنها را نابود میکنند، اما در عوض فیلها نیز مسئول مرگ حدود پانصد نفر انسان در هر سال هستند.
با اینکه بسیاری جذب زیبایی این مسافر قطب شمال در باغ وحش میشوند، اما در حیات وحش آنها جزو ترسناکترین درندگان به حساب میآیند. خرس قطبی خرس بزرگی است که فقط در قطب شمال زندگی میکند و بیشتر عمرش را روی یخهای شناور می گذراند. این حیوان بزرگترین جانور گوشتخوار خشکی و بزرگترین عضو خانواده خرسهاست و با سرمای اقیانوس منجمد شمالی به خوبی سازگار شده است. خرس قطبی در سنین بین ۴ تا ۸ سالگی بالغ و آماده تولید مثل میشود و هر بار یک تا سه توله به دنیا میآورد و ۲۵ تا ۳۰ سال عمر میکند. غذای خرس قطبی را بیشتر خوکهای دریایی تشکیل میدهند اما گاهی پستانداران دیگر، تخم پرندگان، لاشههای افتاده بر ساحل و سبزیها را نیز میخورد. بویایی خرس قطبی بسیار قوی است به طوری که میتواند بوی لاشه نهنگ یا خوک دریایی مرده را از ۳۰ کیلومتری احساس کند.
رنگ خرس قطبی سفید شیری است و بینی و دهان و چشمانش سیاه هستند. در یک روز آفتابی با یک دوربین معمولی از فاصله ۱۰ کیلومتری میتوان بینی مشکی جانور را دید. اگر خرس قطبی را در جایی غیر از قطب نگهداری کنند رنگ موهایش کم کم خاکستری میشود. خرس قطبی نرِ بالغ حدود ۲۶۰ سانتیمتر قد و ۴۵۰ کیلوگرم وزن، و ماده آن حدود دو متر قد و ۲۵۰ کیلوگرم وزن دارد. جالب این است که تولهی آن هنگام تولد چندان بزرگتر از یک موش صحرایی نیست و فقط حدود نیم کیلوگرم وزن دارد. تولههای خرس قطبی دندان ندارند و پوستشان بدون مو است و به مراقبت مداوم مادر نیازمندند. آنها پس از سه ماه که برای نخستین بار از لانهشان بیرون میآیند حدود ۱۳ کیلوگرم وزن پیدا کردهاند. شیر خرس قطبی ۹ برابر از شیر گاو چربتر است و سبب رشد سریع تولهها میشود. خرس قطبی در شکار خوک آبی مهارت خاصی دارد، او میگردد و سوراخی که خوک برای رفتن به داخل آب روی یخ ایجاد کرده را پیدا میکند و سپس با حوصله منتظر میماند تا خوک برای نفس کشیدن به سوراخ برگردد، در این موقع به راحتی او را شکار میکند. اگر روزی با یکی از خرسهای قطبی مواجه شدید بدانید که فقط با یک ضریه میتواند سر از بدنتان جدا کند.
شکارچیان بسیار قدیمی آفریقا مدعی بودند که خطرناکترین پستاندار آفریقا به جای شیر یا کرگدن گاومیش بوده است. گاومیش آفریقایی بزرگ و قدرتمند است، قد آن تا شانه ۱۵۰ سانتی متر است و تا ۹۰۰ کیلوگرم وزن دارد، همچنین میتواند با سرعت ۵۵ کیلومتر در ساعت بدود و در صورت زخمی شدن یا گیر افتادن یا محافظت از فرزند بسیار خطرناک می شود. وقتی با شکارچی مواجه میشود این کوه عضلانی تنومند با دو شاخ قطور تیز به سمت دشمن حمله میکند، ولی خطر واقعی زمانی خودش را نشان میدهد که گلهای از بوفالوهای خشمگین به سمت شما بتازند.
محل اصلی زندگی این حیوان زیبا آمریکای مرکزی و جنوبی است. سرخپوستها با زهر این حیوان دارتهای سمی میسازند. با تغییرات محیط رنگ بدن این حیوان به سرعت در حال فرگشت یافتن است. تحقیقات زیادی برای استفاده از سم این قورباغهها در درمان بعضی از بیماریها انجام گرفته است، سم این حیوان لزج در پشت او ترشح میشود تا مانع شکار حیوان و حفاظت در برابر حیوانات دیگر شود، هر کدام از این قورباغهها سم کافی برای کشتن ۱۰ انسان را حمل میکند.
منبع:zoomit
با وجود پیشرفت روزافزون علم و وارد شدن تکنولوژی در زندگی انسان و همچنین امکان آزمایش و ضبط وقایع و شناخته شدن بسیاری از شگفتیهای جهان، هنوز هم وقایعی رخ میدهند که علم از یافتن پاسخی برای آنها در میماند و جای خود را به اما و اگرها میدهد.؛
برای سالها برخی از ساکنین و بازدیدکنندگان از شهر کوچک تائوس در نیومکزیکو از شنیدن صدای مبهمی شبیه به «ها» و یا همهمه شکایت میکردند. شنیدن چنین صدایی مبهم و با فرکانس پایین در صحرا غیر قابل توجیه است. عجیب اینکه تنها حدود ۲ درصد از ساکنان تائوس گزارشاتی از شنیدن آن دادهاند؛ برخی معتقدند این صدا توسط عوامل آکوستیک طبیعی به وجود آمده است؛ اما عدهای دیگر گمان میکنند فجایع تاریخی و یا رازهایی مخفی مانده باعث ایجاد این زمزمه میشود. چه این پدیده را صدایی واقعی از همهمه، زمزمه و یا چیزی شبیه به اینها بدانیم و یا بازخورد طبیعی و روانی که مغز در شرایطی فوقالعاده تولید میکند، هنوز هیچکس قادر به دادن توضیحی منطقی برای منشاء این صدا نشده است.
برای چندین دهه در سراسر آمریکا شاهدان عینی گزارشاتی مبنی بر مشاهدهی جانوری وحشی و پرمو که بر روی دو پا راه میرود داشتنهاند؛ اما با وجود مشاهدهی پاگنده توسط هزاران نفر کمترین اثری از این موجود یافت نشده است، نه شکارچی موفق به شکار پاگنده شده است و نه اتومبیلی به این موجود برخورد کرده است و نه حتی پاگندهای به مرگ طبیعی مرده است. به دلیل عدم وجود شواهد فیزیکی مانند استخوان و یا دندان از این موجود امکان وجود آن بسیار ضعیف به نظر میرسد؛ اما گزارشهای شاهدان عینی به همراه عکسها و فیلمهایی مبهم مانع از آن میشود که بتوان عدم وجود این موجود را اثبات کرد. متأسفانه علم قادر نیست اثبات کند که موجوداتی مانند پاگنده و یا هیولای دریاچه وجود ندارند؛ زیرا با احتمالی هرچند بسیار ضعیف، ممکن است چنین موجوداتی در جایی دور از چشمان انسان هنوز زنده باشند.
حتماً برای شما هم پیش آمده که گاهی در دلتان احساس ناخوشایندی نسبت به موضوع و یا اتفاقی داشته باشید و یا احساس کنید از قبل از نتیجهی واقعهای باخبر هستید؛ همان چیزی که به نام حس ششم شناخته میشود. بیشتر این احساسات غیر واقعی هستند و از اضطراب و یا عوامل محیطی ناشی میشوند. اما به نظر میرسد در برخی موارد حس ششم به درستی عمل میکند. روانشناسان متوجه شدهاند که با انتخاب ناخودآگاه کلمات توسط مردم میتوان به اطلاعاتی مرتبط با اتفاقات عمدهی محیط اطراف دست پیدا کرد، اگرچه نمیدانیم چگونه و با چه مکانیزمی این اطلاعات به ذهن انسان منتقل میشود. روانشانسی تنها میتواند پرده از قسمتی از این راز بردارد و علم راه سختی برای رسیدن به پاسخی برای این سؤال پیش روی خواهد داشت. آیا بینش فراطبیعی وجود دارد و اگر وجود دارد چگونه و از کجا این قدرت در اختیار انسان قرار گرفته است.
مردم به دلایل مختلفی ناپدید میشوند، فرزندان زیادی از محیط خانواده فرار میکنند؛ برخی از افراد بر اثر حادثه به خانه باز نمیگردند و برخی دیگر قربانی آدمربایی شده و یا کشته میشوند؛ ولی در نهایت آثاری از اکثر آنها به دست میآید؛ اما نه تمام آنها. نیروهای انتظامی با به دست آوردن سرنخها و مرتبط کردن افراد به آن، و با تحت فشار قراردادن مظنونین از نظر روانی سعی در یافتن جوابی برای سؤالات خود دارند. اما اگر هیچ سرنخ و شواهدی یافت نشود، حتی کارکشتهترین کارآگاهان نیز با پروندههایی غیر قابل حل روبرو خواهند شد. ناپدید شدنهای مرموز به گمشدن انسانهایی اشاره میکند که پس از مدتها تحقیق و اعلامهای عمومی، چه کارآگاهان پلیس و چه علم پزشکی قانونی نتوانستهاند جوابی برای آن فقدان پیدا کنند؛ آیا برای تمام این ناپدید شدنها جوابی منطقی وجود دارد؟
از مکبث شکسپیر تا روح هالیوود، و از سرخپوستان آمریکایی تا ساموراییهای ژاپن در تمام تمدنها و فرهنگها افسانههایی در مورد دیده شدن و ارتباط با ارواح وجود دارد. بسیاری گزارشهایی از تجلی شمایل عزیزان در گذشتهی خود میدهند؛ اما با تمام این تفاسیر علم به اثباتی قطعی برای وجود روح دست نیافته است. شاهدان عینی معتبر، تصاویر گرفته شده از ارواح و حتی ارتباطهایی که به آنها نسبت داده میشود، هیچکدام نمیتواند از نظر علم وجود ذاتی غیر مادی را برای انسان متصور شوند؛ اگرچه عدم وجود روح نیز غیر قابل اثبات به نظر میرسد. اگر روزی از رازهای مرگ پرده برداریم، ممکن است بتوانیم به جوابی علمی برای وجود روح برسیم.
دژاوو معادلی فرانسوی برای "از پیش دیده شده" است و اشاره به احساسی مشخص و گیجکننده دارد؛ احساسی مرموز از تجربهی قرار گرفتن در شرایطی خاص و پیشامدن اتفاقاتی که گویا پیش از این در جهانی دیگر تجربه کردهایم. ممکن است به ساختمانی وارد شوید یا به مکانی در کشوری دیگر بروید، جایی که مطمئن هستید پیش از این هرگز در آنجا نبودهاید، اما آن مکان به طور ترسناکی برایتان آشنا به نظر برسد؛ و یا ممکن است در فضایی اتفاقاتی را تجربه کنید که گویا شبیه آن برایتان تکرار شده است؛ همانند فیلمی که از پردهی چشمانتان میگذرد. برخی آشناپنداری را به تجارب روانی و یا خاطراتی فراموش شده از گذشتهی انسان مرتبط میدانند. همانند بینش فراطبیعی، روانشانسی فقط قسمتی از جواب این راز خواهد بود و در نهایت علت این پدیده و ماهیت آن برای علم رازی سر به مهر باقیمانده است.
شکی نیست که اشیاء ناشناختهی پرندهای وجود دارند؛ بسیاری از اشیاء آسمانی هیچگاه قابل شناسایی نخواهند بود؛ به عنوان مثال احتمالاً شهاب سنگی که در آسمان کشورمان مشاهده شد اما هنوز هیچ اثری از آن یافته نشده است یکی از این موارد است؛ اما در نظر گرفتن UFO به عنوان فضاپیمایی نورانی که از جهانی بیگانه فقط برای تماشای زمین ما آمده است موضوع دیگری است. با وجود فاصلههای فوقالعادهی مابین ستارهها و تلاشهای زیادی که برای ردیابی آثاری از تمدن در کهکشانها انجام میشود، درست بودن چنین سناریویی بعید به نظر میرسد. اما با وجود تلاشهای زیادی که برای مرتبط دانستن علل طبیعی با گزارشهای مرتبط به مشاهدهی بشقاب پرنده انجام میشود، هنوز هم بسیاری از گزارشهای معتبر مشاهدهی یوفو غیر قابل توضیح باقیمانده است.
برخی از افرادی که تا یک قدمی مرگ پیش رفتهاند از تجاربی عرفانی صحبت میکنند که ممکن است به جهانی فراتر از قبر اشاره داشته باشد. قدم گذاشتن در تونلی به سوی نور، ملاقات عزیزان از دست رفته و احساس آرامش، گزارشاتی تکراری از برخی افرادی است که دچار سکته و حملههای قلبی شدهاند. با این حال هیچکس نتوانسته است وجود جهانی را فراتر از مرگ اثبات کند. مخالفان این نظریه معتقدند که تجربههای نزدیک به مرگ در اثر آسیبهای مغزی و یا بر اثر مسکنهای قوی قابل توجیه هستند، به هرحال آنچه درهنگام مرگ در انتظار انسان خواهد بود یکی از بزرگترین رازهایی است که علم به جوابی برای آن نرسیده است.
اعتقاد به قدرتهای فراتر از معمول ذهنی و ادراک فرا حسی در میان پدیدههای غیر طبیعی در بالاترین مکان قرار میگیرد. اعتقاد به نیروهای فراطبیعی ذهن چنان گسترده است و با خرافات آغشته شده که میتوانیم با اطمینان بگوییم تمام افرادی که ادعای داشتن چنین قدرتهایی را میکنند شیاد هستند. بسیاری معتقدند که بینش فراطبیعی (قسمت ۸ را ببینید) نوعی قدرت ذهنی است که در شرایطی خاص میتواند به دستیابی به اطلاعاتی محرمانه و غیر قابل دسترسی و خبرهایی از آینده منتهی شود. محققان بر روی بسیاری از افرادی که ادعا میکنند چنین قدرتهایی را در اختیار دارند آزمایشهایی را انجام دادهاند؛ اما نتیجهی تمام آنها تاکنون یا منفی و یا مبهم بوده است. برخی استدلال میکنند که قدرتهای روانی نمیتوانند آزمایش شوند و یا به دلایلی این نیروها در حضور آزمایش کنندگان و دانشمندان کمرنگ و یا محو میشود که اگر این مطلب درست باشد به نظر نمیرسد علم هیچگاه قادر به اثبات چنین قدرتهای فراطبیعی از ذهن انسان باشد.
با وجود پیشرفتهای شگرف که هر روز در علم پزشکی شاهد هستیم، اما درواقع در شروع راهی که به درک کامل تواناییهای مغز منتهی میشود قرار گرفتهایم؛ به عنوان مثال اثر دارونماها نشان میدهد باوری که در ذهن بیمار در مورد امکان بهبودی شکل میگیرد قادر است باعث ایجاد بهبودی و یا وخامت حال بدن شود. سالها است که انسان از قدرتهای ذهنی افرادی که در شرایط خاص میتوانند بر درد چیره شوند و یا زخم و بیماری را مداوا کند حیرتزده شده است. با کمک روانشناسان و استفاده از روشهای ذهنی مانند هیپنوتیزم و القاء تلاشهای فرآوانی برای رسیدن به روشی علمی برای استفاده از قدرتهای مغز در بهبود بیماری انجام شده است. به نظر میرسد قدرت مغز در کنترل اندام و التیام خود به حدی شگفتانگیز است که در صورت پیدا شدن راهی برای استفاده از این قدرت عظیم طب نوین کاملاً دگرگون خواهد شد؛ اگرچه هنوز جوابی برای چگونگی این قدرت و چرایی مخفی بودن آن از خودآگاه ذهن یافت نشده است.
و در انتها خاطر نشان میکنم باور به مسائل اثبات نشده اگرچه هیجانانگیز است، اما میتواند دری باشد به سوی شیادان. تا نتوان پدیدهای را تکرار و آزمایش کرد از نظر علمی آن پدیده غیر قابل اثبات است. سالها است بنیاد جیمز رندی جایزهای یک میلیون دلاری را برای اثبات فقط یک واقعهی ماورالطبیعه اختصاص داده است، اما هیچکس موفق به دستیابی به آن نشده است، که این خود اثباتی است بر بیاساس بودن ادعاهایی مانند طالعبینی و یا آیندهبینی. آیا شما نیز شاهد پدیدهای غیر قابل توضیح بودهاید و یا نزدیکانتان چنین تجاربی را داشتهاند؟